صفحه شخصی جواد عزیزی اجیرلو   
 
نام و نام خانوادگی: جواد عزیزی اجیرلو
استان: قزوین - شهرستان: قزوین
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  کارشناس رسمی دادگستری ومهندس مجری
شماره نظام مهندسی:  36-3-0-00468
تاریخ عضویت:  1389/02/19
 روزنوشت ها    
 

 داستان اولین بمب اتم ،‌ بمناسبت انفجار بمب اتمی در هیروشیما بخش عمومی

13

ساخت بمب اتم با نوشتن نامه انیشتن به رئیس جمهور امریکا شروع شد؛ که به نام پروژه منهتن نامیده شد .
رئیس نظامی پروژه: گروز
رئیس علمی: اوپن هایمر
دانشمندانی مانند فرمی و برادبری و تلر و اسلاتکین و بته و کیستیاکوفسکی و لارنس در به نتیجه رسیدن آن دست داشتند.
در سال 1939 یعنی قبل از شروع جنگ جهانی دوم در بین فیزیکدانان این بیم وجود داشت که آلمانیهابه کمک فیزیکدانان نابغه ای مانند هایزنبرگ ودستیارانش بتوانند با استفاده از دانش شکافت هسته ای بمب اتمی بسازند به همین دلیل از البرت انیشتین خواستند که نامه ای به فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت امریکا بنویسد در ان نامه تاریخی از امکان ساخت بمبی صحبت شد که هر گز هایزنبرگ آن را نساخت.
چنین شد که دولتمردان امریکا برای پیشدستی بر آلمان پروژه منهتن را براه انداختند.
از انریکو فرمی دعوت به عمل آوردند تا مقدمات ساخت بمب اتمی را فراهم سازد سه سال بعددر دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستین راکتور اتمی دنیا در دانشگاه شیکاگو امریکا ساخته شد.
ریاست این پروژه اتمى، با پروفسور «اوپن هایمر» بود و دانشمندان غیر اروپایى مانند «فرمى» و ... در این پروژه نقش داشتند. ریاست این پروژه با یک ژنرال سه ستاره، به نام «گروز» بود که به طور مرتب، واشنگتن را از پیشرفت کار مطلع مى‏ساخت. یکی از ویژگی های پروژه منهتن، هزینه بسیار بالای آن بود (25 میلیارد دلار) که در زمان جنگ هیچ دولتى چنین بودجه‏اى را نداشت.
در 16 جولای سال 1945 در پایگاه آلموگردو واقع در صحرای لس آلاموس ایالت نیو مکزیکو ژنرال‌ها و افسران پروژه منهتن برای انجام آزمایش اولین بمب اتمی گرد هم آمدند.
بمبی که به گفته یکی از افسران مسئول آزمایش اگر از 100 درصد قابلیت آن استفاده شود می‌تواند کره زمین را به دو نیمه تقسیم کرده و آن را نابود کند.
آزمایش پس از پنج سال تلاش شبانه روزی در حضور یکصد نفر انجام شد و بمب، سکوی فولادی پرتاب را آب کرد، شنهای صحرای لس آلاموس را به شکل شیشه درآورد و کوهی از تل و خاکستر شبیه قارچ را به آسمان فرستاد. قدرت انفجار این بمب 67 میلیون بار بیشتر از دینامیت و معادل بیست هزار تن ماده منفجره تی ان تی بود. در میان کسانی که شاهد انفجار بودند چهره رابرت اوپن هایمر فیزیکدان یهودی، طراح و کاشف بمب اتم از همه شادتر به نظر می‌رسید.
سرانجام در حالى که در 8 مى 1945 آلمان تسلیم مى‏شود و جنگ اروپا به پایان مى‏رسد، فاتحین کنفرانس پوتست دام را به منظور تعیین سرنوشت آلمان تشکیل مى‏دهند، پوتست دام یک منطقه ییلاقى در نزدیک برلین بود که با توجه به اینکه برلین آنقدر ویران شده بود، حتی ساختمان درخوری در این شهر نبود که در آن اجلاس برگزار شود. در بین کنفرانس، هرى ترومن، رئیس جمهور آمریکا، تلگراف رمزى، تحت عنوان «نوزاد متولد شد»، دال بر به ثمر رسیدن پروژه منهتن دریافت مى‏کند.
بمب اتم در آمریکا آزمایش شده بود و تنها کسی که می‌توانست اجازه پرتاب آن را بدهد هری ترومن رئیس جمهور آمریکا بود.
او روز 16 جولای 1945 برای شرکت در کنفرانس پوتسدام وارد برلین شد و در زمانی که در استراحتگاه خود منتظر شروع این کنفرانس بود خبر آزمایش موفقیت آمیز بمب اتم در صحرای نیومکزیکو را به او دادند و او با خوشحالی و غرور متن تلگراف را برای دیگر اعضای کنفرانس خواند.
رئیس جمهور آمریکا، دستور به کار بردن این سلاح جدید را علیه ژاپن براى تاریخ بعد از 2 اوت صادر مى‏کند؛ 5 شهر ژاپن به ترتیب اولویت براى واشنگتن در لیست قرار مى‏گیرند: توکیو، کیوتو، هیروشیما، ناگویا، ناکازاکى.
بمب اتم دو ساعت پس از آزمایش در صحرای نیومکزیکو توسط کشتی جنگی ایندیانا پولیس برای یک سفر 10 روزه در اقیانوس آرام از سانفرانسیسکو به سمت جزیره تینیان در فاصله یک پرواز 6 ساعته از ژاپن به حرکت در آمد.
فرودگاه جزیره تینیان با 4 باند فرود و 500 هواپیمای بمب افکن بی 29 از نوع سوپر فورتس بزرگترین پایگاه هوایی جهان، محل استقرار گروه چند ماموریتی 509 و مسئول پرتاب بمب اتمی در هیروشیما بود.
فرمانده گروه 509 را سرهنگ 29 ساله پال تیبتز بر عهده داشت.
گروه پروازی رها کردن بمب در هیروشیما علاوه بر پال تیبتز از تام فرابی کمک خلبان و تئودور داچ ونکرک ناوبر و مسئول پرتاب بمب تشکیل می‌شد.
از میان شهرهایی که از بمب‌های آمریکایی جان سالم بدر برده بودند هیروشیما انتخاب شد.
امریکا تصمیم گرفته بود شهر بزرگ 255 هزار نفری هیروشیما را به همراه ساکنانش با بمب اتم نابود کند.
در بعد از ظهر روز 4 آگوست 1945 پال تیبتز خدمه پروازی خود را فرا خواند و به آنان اطلاع داد که ماموریت جنگی به روز بعد پس از صاف شدن آسمان هیروشیما موکول شده است.
سپس به آنان گفت در نتیجه انفجار حرارت ناشی از انفجار به چندین میلیون درجه سانتیگراد خواهد رسید و هر چه در محدوده 3 مایلی قرار داشته باشد به خاک و خاکستر تبدیل شده، نوری روشن تر از خورشید ایجاد کرده و تلی از خاکستر انسان و ساختمان را به ارتفاع 30 تا 60 هزار پایی خواهد فرستاد.
صبح روز بعد سربازان آمریکایی بمب را به هواپیمای بمب افکن بی 29 حمل کردند.
این بمب قرار بود با انفجار باروت دو محفظه اورانیوم را به همدیگر وصل کرده تا واکنش اتمی ایجاد کند.
پال تیبتز خلبان فرمانده هواپیمای حامل بمب تصمیم گرفت بر اساس یک سنت قدیمی که در میان خلبانان رواج دارد نام مادرش انولا گی Enola Gay را بر روی بدنه هواپیما حک کند.
در حمله هوایی مجموعاً 3 هواپیما شرکت داشتند.
قبل از پرواز به تمام شرکت کنندگان در حمله قرصهای خودکشی داده شد.
هواپیمای پال تیبتز بر روی باند پرواز فرودگاه پایگاه هوایی جزیره تینیان به غرش درآمد.
بمب به تنهایی بیش از 4 تن وزن داشت.
تمام سرنشینان هواپیما با نگرانی در انتظار بلند شدن هواپیما بودند.
بمب افکن بی 29 در آخر باند از زمین بلند شد.
15 دقیقه پس از ترک پایگاه هوایی مهندس پرواز قطعات حساس بمب را مونتاژ کرد.
دو ساعت پس از پرواز یکی از 3 هواپیماهای همراه شروع به فیلمبرداری کرد.
3 ساعت بعد در ارتفاع 9000 پایی خورشید طلوع کرد و روز رسید.
آخرین مرحله آماده سازی بمب تعویض کلید اتصال ماشه رها کننده از سبز به قرمز بود.
هواپیما اکنون در ارتفاع 30 هزار پایی پرواز می‌کرد.
هواپیمای مسئول گزارش وضعیت هوا به سمت هیروشیما اوج گرفت.
با دیده شدن هواپیمای هواشناسی آژیر خطر حمله هوایی در شهر به صدا در آمد و مردم با شتاب به سمت پناهگاههای زیر زمینی هجوم بردند.
هواپیمای حامل بمب در دوردست دیده می‌شد.
هواپیمای هواشناسی آسمان هیروشیما را ترک کرد و مردم با شنیدن آژیر خاتمه حمله هوایی از پناهگاهها خارج شدند.
برای بیشتر ساکنان هیروشیما روز 6 آگوست 1945 یک روز عادی و بدون ماجرا به نظر می‌رسید.
آنها مانند روزهای دیگر در انتظار شنیدن مجدد آژیر خطر حمله هوایی به کارهای عادی خود مشغول بودند.
ساعت 8 صبح بود و در آسمان هیچ ابری دیده نمی‌شد.
هواپیمای حامل بمب بدون هیچ مقاومتی وارد آسمان هیروشیما شد.
مردم می‌دانستند این هواپیما متعلق به آمریکا است چون هیچ هواپیمای ژاپنی نمی‌توانست در آن ارتفاع پرواز کند.
خدمه پرواز 15 دقیقه بعد از ساعت 8 دریچه پرتاب را باز کردند.
بمب محتوی 9700 پوند اورانیوم 235 موسوم به پسر کوچک Little Boy در ارتفاع 548 متری از هواپیما جدا شد و بلافاصله هواپیما با چرخش 180 درجه آسمان هیروشیما را ترک کرد.
43 ثانیه پس از جدا شدن بمب صدای انفجاری عظیم به گوش رسید و اولین بمب اتمی به جای مقصد اصلی پل آیوئی با اختلاف 250 متر به بیمارستان دکتر شیما اصابت کرد.
قدرت انفجار به قدری بود که از فاصله‌ 9 کیلومتری ده برابر نورانی‌تر از خورشید دیده می‌شد.
انفجار بمب در چند مرحله انجام شد.
ابتدا نوری خیره کننده با عرض 300 متر بر چشمان مردم نشست و در آنی پوست آنها را سوزاند.
حرارت اولیه انفجار بمب 4 هزار درجه سانتیگراد بود و در یک آن تمام کسانی را که در محدوده آتش قرار داشتند به بخار و ذغال تبدیل کرد.
همزمان اشعه مادون قرمز و اشعه گاما در فضا پخش شد و در مرحله آخر زمین لرزید و ابری به شکل قارچ مملو از خاک و خاکستر به آسمان رفت و در اندک زمانی بارانی سیاه رنگ آغشته به رادیو اکتیو باریدن گرفت.
قدرت تخریب این بمب معادل 20 هزار تن تی ان تی بود و فعل و انفعالات اتمی در مرکز این بمب باعث ایجاد گرمائی در حدود 4 هزار درجه سانتیگراد یعنی دو برابر نقطه ذوب آهن در عمق 600 متری زمین گردید.
این گرمای سوزان هر چه را که در شعاع یک و نیم کیلومتری مرکز اصابت بمب قرار داشت کاملاً ذوب کرد و بقیه افراد باقیمانده در روزها و هفته های بعد جان خود را از دست دادند.
سه روز بعد از واقعه هیروشیما در 9 آگوست 1945 همان هواپیما این بار حامل بمب پلوتونیوم قوی‌تری به نام مرد چاق Fat Manباند فرودگاه را به مقصد شهر کوکورا ترک کرد ولی به دلیل شلیک‌های مداوم از طرف نیروهای ژاپنی و همچنین به خاطر ابر غلیظی که شهر را فرا گرفته بود از شهر کوکورا گذشت و عازم شهر صنعتی ناکازاکی با 270 هزار نفر جمعیت شد.
بمب دوم نتوانست دقیقاً به مرکز شهر اصابت کند.
بمب در حومه ناکازاکی فرود آمد و تعداد تلفات انسانی این بمب قوی از بمبی که در هیروشیما فرود آمد کمتر شد.
منبع : رسانه حیات

پنجشنبه 13 مرداد 1390 ساعت 12:14  
 نظرات